خلاقیت و نوآوری/
مهندس علی احمدی لیوانی: نوآوری یک معنا و ارائهی مفهومی کاملاً جدید است. مفهومی که تا به حال کسی آنرا انجام نداده است. این به معنای ارائه تکنیک هنری جدید، یک ژانر جدید در ادبیات، یا رویکردی بسیار جدید برای انجام تجارت است.
بین خلاقیت و نوآوری، تفاوتهایی وجود دارد، اما این دو فرآیند با یکدیگر مرتبط هستند. شما به عنوان یک مدیر متخصص توسعه منابع انسانی، خواهان مشاهده هر دو این مسائل در گروه خود هستید.
تفاوت خلاقیت و نوآوری
خلاقیت به عنوان «برخورداری از تخیل یا ایدههای اصلی برای خلق چیزی» یاد میشود و نوآوری به معنای «یک روش جدید، ایده، محصول و غیره» است.
هنگامی که به این ترتیب به معقوله نوآوری نگاه میکنیم، خلاقیت برای نویسندگان، نقاشان، موسیقیدانان و دیگر هنرمندان بسیار مهم و کاربردی به نظر میرسد. همچنین، استفاده از خلاقیت برای روزنامه¬نگاران و کارشناسان بازاریابی هم بسیار مهم و ضروری است. البته باید گفت نوآوری از این حرفهها جدا و متغیر نیست.
در حوزه تجارت برای دستیابی به موفقیت، به نوآوری نیاز است. اگر یک شرکت توسعه دهنده اپلیکیشن، متوجه شود که میتواند شکافی برای نوعی ویژه از این اپلیکیشن ایجاد کند، حتما باید آن را توسعه دهد. شرکت برای دستیابی به این موفقیت، نیازمند یک گروه خلاق است تا بتواند ایدهای نوآورانه را اجرایی کند.
شما به افراد مبتکر و خلاق در گروه خود حتما نیازمند هستید. این اشخاص به تجزیه و تحلیل بازار پرداخته و بدینترتیب شکافهای موجود در آن را شناسایی کرده و راهحلهای ابداعی و مبتکرانه پیشنهاد میدهند.
در چند سال گذشته، در صنعت دارویی کشور، شرکت¬های بخش خصوصی را دیده¬ایم که با نوآوری در تولید محصولات جدید و خلاقیت در روشهای بازاریابی، توانسته¬اند جایگاهی مناسب را در بین رقبای خود کسب کنند و از آنها پیشی بگیرند.
ارتباطی میان خلاقیت و نوآوری
خلاقیت، بدون نوآوری، امکان پذیر است. انجام دادن کارها و پژوهش¬ها با در نظر گرفتن سوابق و راه-های گذشته ولی با یک نگرش جدید، حاصل خلاقیت است.
در خلاقیت، افراد، چیزی را که قبلاً وجود نداشته، اختراع نمیکنند. مگر اینکه قرار باشد آنها ایدهای جدید را، واسطه نوآوری کنند؛ که به معنای واقعی کلمه دنیا را تغییر میدهد.
نوآوری بدون خلاقیت وجود ندارد و باید گفت: خلاقیت نقطه شروع نوآوری است.
نیکولا تسلای، قبل از اینکه یک مخترع باشد، یک متفکر خلاق بود. او دادههای بزرگی از دانش را جمعآوری کرده و توانست آنها را با تخیل خود ترکیب کرده و نتیجهای منحصر به فرد ارائه کند. اختراع کردن هم یکی از سطوح خلاقیت است.
سطوح خلاقیت و نوآوری
1. خلاقیت و اکتشاف
زمانی که یک فرد به یک موضوع دست مییابد، به خلاقیت و اکتشاف رسیده است. در واقع، این یک ایده واقعی است که ممکن است نتیجه آن غیرمنتظره و به واسطه یک فرآیند بلندمدت فکری خلق شده باشد.
وقتی به یک ایدهای که بتواند شکاف موجود در بازار را پر کند، دست یابید، نیاز به خلاقیت در این مرحله متوقف نمیشود و همچنان به مجموعه فرآیندهای متوالی برای موفقیت در این حوزه نیازمند هستید.
2. اختراع کردن
اختراع، خلاقیتی است که به سطحی بالاتر انتقال مییابد. ایده خلاقانه مارک زاکربرگ منجر به خلق فیس¬بوک شد. اما این اتفاق اغلب رخ نمیدهد. اگر زاکربرگ فیس بوک را خلق نمیکرد، شخصی دیگر، برنامهای مشابه، ایجاد میکرد. اگر شما شکاف بازار را پر نکنید، شخصی دیگر این کار را خواهد کرد.
3. آفرینش و بهوجود آوردن
بالاترین شکل خلاقیت، آفرینش است. بهعنوان مثال، باید به موسیقی که موتزارت خلق کرد، اشاره کرد.
در حقیقت هنگامی که خلق کردن را با کسبوکار تلفیق میکنیم، سازمان شما قادر به آفرینش میشود. حتی اگر شرکت شما خواهان دستیابی به این نقطه هم نباشد، باز هم ممکن است موفق شوید. استفاده از خلاقیت و نوآوری برای بهبود و رونق کسبوکار ضروری هستند.
یک مدیر متخصص، چگونه فرهنگ رشد خلاقیت و نوآوری را در میان کارکنان ایجاد کند؟
1. الهام بخشی کارکنان با هدف افزایش یادگیری آنها
کارکنان خود را به آموزش و یادگیری تشویق کنید. ذهن کارکنان را به رشد و توسعه آشنا کنید. برای آنها زمان¬هایی برای بازدید از صنعت بگذارید. قبل از اینکه در رابطه با اینکه چه چیزی در صنعت موجود نیست، فکر کنید باید همه چیز را در رابطه با صنعت بدانید.
افراد نوآور و خلاق که منتظر دستیابی به خلاقیت نیستند، بدون آسیب هم نیستند. آنها با تمامی حواسشان دنیای اطراف خود را یاد گرفته و آن را مشاهده میکنند. بنابراین، شما با تشویق مداوم کارکنان خود، میتوانید به گسترش دانشتان کمک کنید.
سازمان شما با سازماندهی جلسات آموزشی و دورههای آنلاین بر اساس مبانی فردی، میتواند به تربیت افراد بپردازد.
2. تمرکز بر استخدام افراد خلاق
افراد خلاق را برای سیستم خود جذب کنید. البته جمله “تا به حال چه اختراعی داشتهاید؟”، سوال خوبی برای پرسیدن در حین مصاحبه نیست. شاید در حال حاضر، هنوز فردی اختراع خاصی نکرده باشد، اما این به معنای عدم وجود خلاقیت در آنها نیست. شما باید خلاقیت این اشخاص را ارزیابی کنید.
میتوانید این کار را با پرسیدن سوالات پیچیده انجام دهید. سوالاتی نظیر: “اگر رئیس این شرکت بودم چه چیزی را تغییر میدادم؟”
البته الزاما با طرح چند سوال در جلسه اول مصاحبه، که افراد هنوز با سازمان شما آشنایی لازم را ندارد، نمی¬توانید به درکی مناسب برسید. ولی شما با پرسیدن چندین سوال انتقادی، میتوانید به پاسخ این سوال که چگونه ذهن فرد در شرایط سخت و فشار، کار میکند، دست یابید.
3. گردآوری کلیه اعضای شرکت
افراد خلاق را در سیستم خود شناسایی کنید. این موضوع می¬تواند با استفاده از ابزارهای مدیریتی همچون نظام پیشنهادات، اجرایی شود. افراد خلاق و نوآور همیشه منتظر فرصتی برای ابراز خلاقیت خود هستند.
پیشنهاد میشود، چندین ذهن خلاق را در یک اتاق گردآوری کنید و زمان و فضای لازم را به آنها بدهید تا بتوانند در مورد هر مساله¬ای، ایده پردازی کنند. سپس بشینید و نتیجه را مشاهده کنید.
شما با دادن یک محرک به آنها، میتوانید مشکلات موجود را حل کنید. به اندازه کافی انعطافپذیر باشید و همه ایدهها را بیان کنید و آنها را تشویق به ساخت ایده. این جلسات میتواند باعث خلق اختراعاتی بزرگ در سازمان شما شوند.
خلاقیت و نوآوری، ارکانهای کلیدی یک شرکت موفق و کارآمد
در حقیقت، شرکتی که فرآیند تفکر خلاقانه و نوآورانه را پرورش میدهد، شرکتی با آینده درخشان است. خلاقیت و نوآوری به کار یک مدیر استخدام بستگی دارد، زیرا آنها افراد را برای عضویت در گروه خود انتخاب میکنند. به همین علت، ما باید تفاوت و ارتباط بین این دو را درک کنیم تا بتوانیم سازمان و کسبوکار خود را به سمت کسب موفقیت و پیشرفت سوق بدهیم.
مدیران متخصص، می¬توانند در سازمان¬ها، افراد خلاق و نوآور را به گونه¬ای به کار گیرند که به بهترین ایده¬ها و عملکرد¬ها در جهت پیشبرد موضوعات کسبوکار (نه فقط حل مشکلات، بلکه در جهت توسعه کسبوکار در بازار رقابتی) برسند،.
توانایی جذب افراد خلاق و نوآور، یک چالش اساسی در کسبوکارها است. این مهم می¬تواند توسط مدیران متخصص توسعه منابع انسانی و تیم متخصص مصاحبه کننده، مدیریت شود.
ولی یادمان باشد، بهره¬برداری از افراد خلاق و نوآور، می¬تواند با چالشی بسیار بزرگتر هم برای سازمان توامان باشد. چرا که افراد خلاق و نوآور، مثل دیگر افراد سازمان فکر نمی¬کنند و حتی نگاه ذهنی این افراد در یک تیم توسعه کسبوکار، با یکدیگر هم متفاوت است و این هنر یک مدیر متخصص در خلاقیت و نوآوری است که بتواند این افراد را در کنار یکدیگر و بهعنوان یک تیم واحد، رهبری کند.
«مدیران متخصص آینده صنعت را خواهند ساخت.»
/انتهای پیام/