فریاد خاموش بیماران دیابت/
پویان شریعتیپناه: در گوشهوکنار این سرزمین، میلیونها نفر با بیماریای زندگی میکنند که برای کنترلش هر روز با ترس، نگرانی و هزینه دستوپنجه نرم میکنند؛ دیابت!
این بیماری، اگرچه درمانپذیر نیست، اما با دارویی ساده و حیاتی بهنام انسولین میتوان آن را مهار کرد. این دارو نه دارویی لوکس است و نه انتخابی؛ بقای زندگی روزانه برخی افراد مبتلا، به آن وابسته است.
انسولین؛ دارویی حیاتی برای بقا
انسولین، هورمونی است که در بدن انسان باعث تنظیم قند خون میشود. در بیماران دیابت نوع یک و برخی موارد نوع 2، بدن بهصورت طبیعی انسولین تولید نمیکند یا آن را بهدرستی مصرف نمیکند؛ در نتیجه، تزریق انسولین تنها راه پیشگیری از عوارض خطرناک و حتی مرگ است.
اما طی سالهای اخیر، بیماران دیابتی در ایران با چالشی روبهرو شدهاند که از بیماریشان سختتر است: دسترسی نامطمئن و نوسان در تأمین انسولین.
در برخی ماهها، بیماران مجبور شدهاند چندین داروخانه را برای یافتن انسولینهای سریعالاثر مانند لیسپرو (Lispro) یا آسپارت (Aspart) جستوجو کنند. گاهی مجبورند به جای نوع تجویزشدهٔ پزشک، از انسولینهای جایگزین استفاده کنند که ممکن است پاسخ بدنشان به آن متفاوت باشد.
هزینه و سردرگمی؛ دو دغدغهٔ اصلی
افزایش قیمت دارو و ناهماهنگی در سامانههای بیمه باعث شده بیماران دیابتی، بهویژه خانوادههای با درآمد کم، با فشار مالی سنگین روبهرو شوند.
وقتی بیمار وابسته به انسولین ناچار میشود برای چند ویال دارو چند برابر هزینه کند یا در برخی مناطق به داروی مورد نیازش دسترسی نداشته باشد، آنچه از بین میرود تنها توان مالی نیست؛ بلکه احساس اعتماد و امنیت درمانی است.
اضطراب ناشی از این وضعیت نهتنها بیمار، بلکه خانواده، پزشک و داروساز را نیز درگیر میکند. در حقیقت، کمبود دارو، به اندازهٔ خود بیماری آسیبزا است.
فاصله میان تصمیم و واقعیت
در گزارشهای رسمی شاید گفته شود که «تأمین انسولین پایدار است»، اما در عمل، واقعیت میدان چیز دیگری است.
در برخی شهرهای کوچک یا مناطق کمبرخوردار، بیماران هنوز برای دریافت انسولین باید به مراکز استان مراجعه کنند.
همچنین ورود نامنظم برندهای مختلفِ وارداتی و تغییر مکرر در موجودی بازار باعث شده بیماران در استفاده از قلمهای انسولین و سوزنها دچار سردرگمی شوند.
«دسترسی به انسولین» اگر فقط بر کاغذ ممکن باشد، در واقعیتی که بیمار هر روز باید تزریق دقیقی انجام دهد، معنایی ندارد.
نقش سازمان غذاودارو؛ ضرورت شنیدن صدای جامعه
سازمان غذاودارو، به عنوان نهاد راهبردی در نظارت بر دارو، نقشی تعیینکننده دارد. اما نگاه از بالا به آمار و گزارشها کافی نیست. امروز جامعه دیابتی به اقدام ملموس نیاز دارد:
به شبکه توزیع منسجم، یارانهٔ عادلانه، نظارت دقیق بر بازار، و حمایت و حفظ کیفیت.
هر تصمیم در این حوزه، مستقیماً با «جان انسانها» گره خورده است. کمبود و نوسان انسولین فقط مسئلهای دارویی نیست؛ مسئلهای انسانی و اجتماعی است.
پیشنهادهایی برای یک اقدام ملی
۱. راهاندازی سامانهی عمومی و شفاف برای اطلاعرسانی موجودی انسولین در داروخانهها.
۲. افزایش یارانه و پوشش بیمهای کامل برای تمام انواع انسولین تزریقی.
۳. آموزش و نظارت مداوم بر کیفیت نگهداری و مصرف انسولین در داروخانهها و مراکز درمانی.
۴. جلب مشارکت انجمنهای دیابتی در تصمیمسازیها.
۵. توسعه تولید داخلی با استانداردهای جهانی و تضمین ثبات عرضه.
سخن پایانی
دیابت شاید بیماری خاموش باشد، اما صدای بیماران خاموش نیست.
میلیونها نفر در این کشور هر روز با شجاعت در برابر بیماریشان ایستادهاند. انتظار آنها از نظام سلامت، نه لطف که حق مسلم انسان بودن است: دسترسی پایدار، قیمت منصفانه، و دارویی قابل اعتماد.
بیایید کاری کنیم تا هیچ پدر یا مادری شب را با ترس از نبود انسولین برای فرزندش به صبح نرساند.
/انتهای پیام/

