پنج‌شنبه 20 دی 1403
spot_imgspot_img
Tehran
haze
11.5 ° C
12 °
11.5 °
32 %
2.1kmh
0 %
پنج‌شنبه
12 °
جمعه
11 °
شنبه
11 °
یکشنبه
12 °
دوشنبه
11 °
صفحه اصلیخبر اولتخت گاز به سوی پیرشدن!

تخت گاز به سوی پیرشدن!

ایران متفاوت، و آینده‌ای خیلی متفاوت‌تر/

دکتر مسعود کیهان:

  • ایران در سال 2050 به سالخورده‌ترین کشور منطقه تبدیل خواهد شد (دکتر محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت در چهارمین کنگره ملی تروما)
  • با روند فعلی نرخ زاد و ولد ۱۰۰ سال دیگر کشوری به اسم ایران وجود ندارد (دکتر علیرضا رئیسی، معاون وزیر بهداشت در نشست خبری اولین رویداد ملی نفس)
  • مساله جوانی جمعیت در آینده به یک ابرچالش بدل خواهد شد (رئیس کمیسیون مشترک جوانی جمعیت و حمایت از خانواده در دیدار با وزیر بهداشت)

این سه جمله، منتخبی از ده‌ها هشدار در رابطه با روند شتاب گرفته ایران به سوی پیری جمعیت است. سالخوردگی جمعیت کشور در سال‌های آینده، نگاه‌های بسیاری را به خود جلب خواهد کرد. روند تغییرات جمعیتی کشور به‌گونه ای است که در آینده نزدیک، یک دوره سالخوردگی جمعیت فشرده را پیش رو خواهیم داشت. روند پیری جمعیت ایران آن‌قدر شتاب گرفته که حتی در گزارش سال 2020 سازمان ملل هم ایران از لحاظ رشد جمعیت سالمندی در رتبه سوم کشور‌های جهان قرار گرفته است. این موضوع از دهه‌های گذشته مورد اشاره استراتژیست‌ها و آینده‌پژوهان هم قرار گرفته بود، اما برای این هشدارها چه کرده‌ایم؟

بررسی‌های جمعیتی سازمان ملل متحد نشان می‌دهد که جمعیت جهان رو به سالمندی می‌رود و این روند در آینده سریع‌تر از قبل خواهد بود. نسبت جمعیت سالمند جهان (۶۵ ساله و بیش‌تر) در سال ۲۰۲۰، برابر ۹٫۳ درصد بود. با فرض ثبات باروری در مقدار کنونی خود، متوسط در سال ۲۰۵۰ این مقدار بیش از دو برابر خواهد شد، یعنی به مقدار ۲۲٫۸ درصد خواهد رسید اما بر اساس پیش‌بینی‌ها این نسبت در ایران بدتر و حدود سه برابر خواهد بود.

در این‌که کشورهای دیگر هم با بحران جمعیت روبه‌رو هستند، شکی نیست اما به گفته وزیر بهداشت تفاوت آن‌ها با کشور ما در این است که آن‌ها در طول 5 تا 7 دهه به چاله جمعیتی افتاده‌اند؛ اما ایران در طول یک دهه به چنین وضعیتی رسیده است. در یک مثال ملموس‌تر، سقوط جمعیتی برای انگلیس در ۹۵ سال اتفاق افتاده، اما این سقوط جمعیت در ایران طی ۱۰ سال اتفاق افتاده است.

سایت ورلدمتر که یک وبگاه آنالیزکننده آمار متنوع جهانی در زمینه‌های گوناگون است، اعلام کرده که ایران با کمی بیش از ۸۵ میلیون نفر جمعیت در رتبه ۱۹کشور‌های پرجمعیت جهان قرار دارد. تجزیه و تحلیل مرکز تحقیقات پیو از داده‌های جدید سازمان ملل نشان می‌دهد بعد از کشور‌های ژاپن، فرانسه، آلمان، بریتانیا و کره جنوبی که به‌سمت سالمندی جمعیت حرکت می‌کنند، ایران ششمین کشوری است که به مرحله فوق‌سالمندی جمعیت خواهد رسید، اما نکته قابل تأمل این که ایران کنار کره جنوبی دارای کمترین فاصله زمانی تا رسیدن به مرحله فوق‌سالمندی است.

بر اساس پیش‌بینی‌ها بعد از سال ۱۴۲۰ رشد جمعیت در ایران به صفر رسیده و سپس رشد جمعیت منفی خواهد شد. در پیش‌بینی‌های جمعیتی، ترکیبی از سه عامل تعیین‌کننده حجم جمعیت، یعنی باروری، مرگ‌ومیر و مهاجرت در نظر گرفته می‌شود و بر اساس مفروضاتی در مورد هر کدام، وضعیت آینده آن‌ها پیش‌بینی می‌شود؛ اما در مورد هر کدام از این سه عامل تعیین‌کننده چه وضعیتی داریم:

1-  باروری: باروری به‌عنوان مهم‌ترین شاخص اثرگذار بر رشد جمعیت محسوب می‌شود. کاهش سريع نرخ باروری از 6.5 فرزند به ازاي هر زن به‌طور متوسط در دهه 1360 به حدود 1.8 فرزند به ازاي هر زن در سال 1390 و افزايش جزئي آن تا حدود 2 فرزند به ازاي هر زن در پنج سال منتهي به سرشماري 1395 و سپس کاهش آن به حدود 1.6 فرزند به ازای هر زن در سال 1402 رسیده است که در طول تاريخ کشور بي‌سابقه بوده است.

در دهه 1360 از ۱۰ میلیون مادری که در سن باروری قرار داشتند، سالانه ۲ میلیون فرزند متولد می‌شد، اما در دهه 1390 که بیش از 20 میلیون زن در سن باروری داشته‌ایم به‌طور متوسط سالانه کمتر از ۱.۵ میلیون نوزاد متولد شده و به گفته کارشناسان برای اولین بار در سال 1403 به حدود یک میلیون تولد در سال خواهیم رسید.

در خروجی تحقیقات انجام شده در این زمینه از افزایش هزینه‌های زندگی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش نرخ باروری یاد شده است. چندی پیش راننده اسنپ با لهجه شیرین سبزواری تعریف می‌کرد که به اصرار ما پسرم اقدام به فرزندآوری کرد و حالا می‌گه بابا تو گفتی بچه بیار و باید پول پوشک‌اش را بدی، من که از عهده‌اش بر نمی‌آم!

جالب این‌جاست که در قانون برنامه هفتم برای دستیابی به نرخ باروری تا ۲.۵ فرزند تا پایان برنامه هدفگذاری شده است، اما با کدام مسیر و زیر ساخت‌ها؟! اگر هزینه‌های اقدام به بارداری تا زایمان و بزرگ کردن فرزند را کنار هم بگذاریم شاید عجیب نباشد که شاهد این نرخ باروری باشیم. در کنار این هزینه‌ها شما کمبودهای مختلف از شیرخشک گرفته تا دارو را هم اضافه کنید.

2-  مرگ‌ومیر: مرگ‌ومیر یکی دیگر از عوامل مستقیم در میزان رشد جمعیت است که با ثبات یا تغییر آن در جریان زمان سبب تغییر در حجم، توزیع یا ترکیب جمعیت می‌شود. در واقع جوانی جمعیت کشورهای توسعه‌نیافته و برخی کشورهای در حال توسعه در اثر پایین آمدن سطح مرگ‌ومیر و ثابت ماندن نسبی یا تأخیر طولانی در کاهش سطح باروری پیش آمده است. یا برعکس سالخوردگی جمعیت برخی کشورهای توسعه‌یافته به علت کاهش سطح مرگ‌ومیر و کاهش سطح باروری آن‌ها است.

کاهش تعداد مرگ‌ومیر متوسط رشد سالانه‌ی جمعیت کشور را، از ۳٫۹ درصد در دهه ۱۳۶۵-۱۳۵۵، به ۱٫۲۴ درصد در دوره ۱۳۹۵-۱۳۹۰ رسانید. افزایش امید به زندگی و بالا رفتن سن مرگ‌ومیر خود گواهی بر افزایش سریع سالمندی در کشور است.

3- مهاجرت : تفاوتی که مهاجرت با دو عنصر دیگر (نرخ باروری و مرگ‌ومیر) بر رشد مطلق جمعیت دارد، اثر آن بر دو جامعه مبدأ و مقصد است. مهاجرت از یک جامعه موجب کاهش رشد مطلق آن و ورود آن‌ها به جامعه دیگر موجب افزایش رشد جامعه مهاجرپذیر می‌شود.

منابعی مختلف وجود دارد که شواهدی مبتنی بر خروج جمعیت جوان و عمدتاً تحصیل‌کرده ایرانی به مرزهای خارج از کشور دارند. مؤسسه گالوپ به سفارش سازمان بین‌المللی مهاجرت در سال ۲۰۱۵ میزان تمایل به مهاجرت بین‌المللی را در ۱۵۶ کشور جهان بررسی کرد که نتایج آن در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. بنا بر این گزارش در سال ۲۰۱۵، حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر از ایرانیان ابراز علاقه و تمایل به مهاجرت داشتند که از این آمار ۴۰۰ هزار نفر برای مهاجرت برنامه مشخصی داشته و در حال آماده شدن برای مهاجرت بوده‌اند.

هنوز آمار دقیقی از جمعیت ایرانی‌های خارج از کشور وجود ندارد. برخی اعداد و ارقام از حضور پنج میلیون ایرانی در خارج از کشور و برخی آمارهای جدیدتر بیش از این آمار خبر می‌دهد که بخشی وسیع از آن‌ها تحصیل‌کرده و متخصص هستند. آمارهای داخلی نشان می‌دهد سالانه حدود ۶۰ هزار نفر از ایران مهاجرت می‌کنند که آمار سازمان ملل و صندوق بین‌المللی پول آن را ۱۵۰ هزار تا ۱۸۰ هزار نفر برآورد کرده که ۷۰ تا ۸۰ درصد آن‌ها قشر تحصیل‌کرده و متخصص هستند. همچنین بنابر آمارهای مجلس، وزارت آموزش وپرورش و غیره ۷۰ درصد از رتبه‌های برتر کنکور، المپیادی ها و مدال‌آوران علمی از کشور خارج شده‌اند.

پرواضح است که جوانان بیشترین درصد جامعه مهاجرین را تشکیل می‌دهند. در سال‌های اخیر رشد مهاجرت بر کسی پوشیده نیست و این موضوع با ناترازی های موجود، نابرابری‌ها و به‌طور کلی افزایش نارضایتی‌ها سرعتی بیشتر به خود گرفته است.

باری، بررسی شتاب عجیب ترکیب جمعیتی به سمت پیر شدن نیازمند بررسی دقیق‌تر علمی دارد، اما دیگر بدون بررسی علمی نیز نگرانی‌ها از نزدیک شدن به سال‌های پیری جمعیت ایران عیان شده است. وضعیت این روزهای کشور خود گواه این است که چرا حرکت به این سمت شتاب گرفته است. چرا روز به روز میل به مهاجرت بیشتر و میل به فرزندآوری کمتر می‌شود. هر چه هست باید علل را در سیاست‌های گذشته و حال جست‌وجو کنیم.

وقتی از گذشته درس عبریت نمی‌گیریم وضع‌مان بهتر نمی‌شود که هیچ، بدتر هم می شود. وقتی جوانان با توجه به شرایط امکان ازدواج کردن را ندارند چگونه می‌خواهیم نرخ باوری را برای جلوگیری از پیری جمعیت بالا ببریم؟ وقتی جوانان ازدواج کرده به هزار و یک دلیل، دلیلی برای بچه‌دار شدن نمی‌بینند، چگونه می‌خواهیم جلوی پیر شدن جمعیت را بگیریم؟ وقتی جوانان مملکت هر روز شرایط را برای ادامه دادن سخت‌تر از دیروز می‌بینند و وسط این مشکلات اقتصادی عده‌ای موضوعات جدید مانند قانون حجاب و عفاف را علم می‌کنند، جوانان با خود می‌گویند شاید عزمی است برای تشویق به مهاجرت و با همین مهاجرت‌ها روز به روز از جمعیت جوانان کاسته و در آینده نزدیک با بحران جامعه سالمند روبه‌رو خواهیم شد. هر چه هست پیری جمعیت نزدیک است و به‌نظر می‌رسد از عقب انداختن این بحران عاجزیم پس باید برای مواجهه با جامعه کهنسال و مشکلات‌شان از جمله درمان و نگهداری این جامعه از امروز چاره‌ای اندیشید.

/انتهای پیام/

مقالات مرتبط

یک دیدگاه ارسال کنید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
نام خود را وارد کنید

محبوب ترین