سلطه سهگانه/
دکتر حبیبالله افشنگ: بازار جهانی انسولین، یکی از حیاتیترین بخشها در حوزه درمان بیماریهای مزمن است، و این روزها شاهد تمرکزی بیسابقه در تولید محصول نهایی است.
این مقاله به بررسی ساختار کنونی این بازار پرداخته و بر نقش محوری سه شرکت بزرگ داروسازی -ایلای لیلی (Eli Lilly)، نوو نوردیسک (Novo Nordisk) و سانوفی (Sanofi)- متمرکز میشود. این سه بازیگر، مجموعاً بیش از ۹۶ درصد از حجم و ۹۹ درصد از ارزش بازار جهانی انسولین را در اختیار دارند. تحلیل این سلطه برای درک پویاییهای قیمتگذاری، نوآوریهای آتی و چالشهای دسترسی به دارو در سطح جهان، برای متخصصان صنعت دارو و محققان ضروری است.
۱. مقدمه: اهمیت استراتژیک انسولین در داروسازی نوین
انسولین، بهعنوان ستون اصلی درمان دیابت (بهویژه دیابت نوع یک، و بخش قابل توجهی از دیابت نوع ۲)، نهتنها یک محصول درمانی، بلکه یک داروی حیاتی با زنجیره تأمین پیچیده و تشخیص نظارتی شدید است. از زمان کشف آن در دهه ۱۹۲۰، تاریخچه انسولین همواره با نوآوریهای ساختاری (از انسولین حیوانی تا آنالوگهای سریعالاثر و طولانیاثر) گره خورده است. با این حال، در دهههای اخیر، نگاه از نوآوری صرف به سمت اقتصاد دسترسی و ساختار تولید معطوف شده است.
۲. تسلط متمرکز: غولهای بازار انسولین
دادههای بازار نشان میدهند که بهرغم وجود چندین شرکت دارویی درگیر در تولید مواد اولیه (API) یا نسخههای ژنریک، تولید و عرضه محصول نهایی انسولین تحت سلطه سه شرکت آمریکایی/اروپایی است:
الف) ایلای لیلی و شرکت (Eli Lilly and Company)
لیلی یکی از پیشگامان در توسعه آنالوگهای مدرن انسولین است. این شرکت همواره در رقابت برای ارائه سریعترین و طولانیترین زمان اثر در محصولات خود بوده است. حضور قوی لیلی در بازارهای اصلی، بهویژه در آمریکای شمالی، وزنی قابل توجه در ارزش بازار جهانی به آن میبخشد.
ب) نوو نوردیسک (Novo Nordisk)
این شرکت دانمارکی با سابقه طولانی در درمان دیابت، بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان انسولین در جهان شناخته میشود. تمرکز نوو نوردیسک نهتنها بر انسولین، بلکه بر راهحلهای جامع مدیریت دیابت (مانند آگونیستهای گیرنده GLP-1) است که موقعیت رهبری آنها را تثبیت کرده است. کنترل حجم بالایی از بازار، نشاندهنده ظرفیت تولیدی و شبکه توزیع گسترده آنها است.
ج) سانوفی (Sanofi)
شرکت فرانسوی سانوفی با مجموعهای متنوع از انسولینهای پایه تا پیشرفته، یکی از ارکان اصلی این بازار محسوب میشود. سانوفی با مدیریت پورتفولیوی وسیع خود، توانسته است سهمی قابل توجه از بازار را در سراسر جهان، بهویژه در بازارهای نوظهور، حفظ کند.
۳. پیامدهای استراتژیک برای صنعت داروسازی
تسلط این سه شرکت بر تقریباً کل بازار، تبعاتی مهم برای بخشهای مختلف صنعت دارد:
برای مهندسان صنعت و تولید
این تمرکز به معنای استانداردسازی بالای فرآیندهای بیوتکنولوژیکی و تولیدی است. نوآوریها در مقیاسبندی تولید (Scale-up)، فناوریهای تزریق (مانند قلمهای هوشمند) و بهینهسازی زنجیره سرد (Cold Chain) عمدتاً توسط این سه شرکت هدایت میشود. شرکتهای کوچکتر برای ورود به این حوزه، نیازمند سرمایهگذاریهای هنگفت برای برآورده کردن الزامات کیفی این غولها هستند.
برای داروسازان و محققان
انتخابهای محدود در بازار محصول نهایی، به معنای وابستگی شدید به استراتژیهای تحقیق و توسعه این سه نهاد است. محققان و داروسازان اغلب با پلتفرمهای دارویی محدودی مواجه میشوند که ممکن است در برخی موارد خاص بیماران (مانند بیماران با نیازهای دارویی خاص یا حساسیتهای دارویی)، پاسخگوی ایدهآل نباشند. این امر نیاز به تحقیق در زمینه توسعه محصولات جایگزین یا آنالوگهای جدید را برجسته میسازد.
برای مدیران مالی و قیمتگذاری
تمرکز بازار (Oligopoly) پتانسیلی بالا برای کنترل قیمتها فراهم میکند. این ساختار، نبرد اصلی قیمتگذاری را بین این سه بازیگر و تأمینکنندگان بیمه یا دولتها قرار میدهد. مدیران مالی باید با دقت تغییرات قیمتگذاری در این سه شرکت را رصد کنند، زیرا هرگونه تعدیل قیمت توسط یکی از آنها، بهسرعت بر کل اکوسیستم جهانی اثر میگذارد.
۴. چالشهای دسترسی و رقابتهای نوظهور
با وجود این تسلط، فشارهای رقابتی از سوی شرکتهای کوچکتر مانند Mannkind (با افریزای استنشاقی) و همچنین توسعه مدلهای انسولینهای بیوسیمیلار (Biosimilars) توسط شرکتهایی مانند Viatris (با محصول Semglee)، سعی در شکستن این انحصار دارند. ورود موفقیتآمیز بیوسیمیلارها که اغلب با قیمتهای پایینتر عرضه میشوند، میتواند ساختار سهگانه فعلی را در بلندمدت به چالش بکشد و دسترسی جهانی به انسولین را بهبود بخشد.
نتیجهگیری
بازار انسولین یک نمونه برجسته از تمرکز صنعتی است که در آن کیفیت، سابقه و قدرت سرمایهگذاری، سه شرکت را به جایگاه غالب رسانده است. برای متخصصان صنعت دارو، درک عمیق استراتژیهای این سه بازیگر اصلی – Lilly، Novo Nordisk و Sanofi – نه تنها برای حفظ دانش فنی، بلکه برای برنامهریزیهای مالی و تحقیقاتی آینده، یک ضرورت است. هرگونه تغییر در این ترکیب سه تایی، میتواند نقطه عطفی در تاریخ درمان دیابت باشد.
/انتهای پیام/

