نجات میلیونها انسان/
دکتر سیامک صدقی: جهان با طوفانی از بحرانها مواجه است که بسیاری از آنها به نظر میرسد غیرقابل حل باشند. اثرات تغییرات اقلیمی روزبهروز آشکارتر میشوند، از جمله جراحات و مرگهای ناشی از طوفانها، سیلها و آتشسوزیهای جنگلی. خاورمیانه، اروپای مرکزی و آفریقا، در میان سایر مناطق، درگیر جنگهای مرگبار و بیثباتکننده هستند. ما بهتازگی از یک پاندمی عبور کردهایم که تخمین زده میشود جان ۲۳ میلیون نفر را گرفته است و همچنان در دورهای هستیم که خطر مداوم اپیدمیها و پاندمیهای بیشتر وجود دارد.
با این حال، بهرغم این چالشها، ما در مورد مقابله با بیماریها و بهبود سلامت انسان در سراسر جهان عمیقاً خوشبین هستیم.
اما نه؛ ما خوشبینهای سادهلوحی نیستیم. خوشبینی ما بر اساس گزارشی است که بهتازگی در مجله لنست منتشر شده و تیمی متشکل از ۵۰ کارشناس بهداشت و اقتصاددان در سراسر جهان، کمیسیون سرمایهگذاری در سلامت، به ریاست لارنس سامرز، وزیر خزانهداری سابق ایالات متحده، آن را نوشتهاند.
گزارش ما، با عنوان “سلامت جهانی ۲۰۵۰”، نشان میدهد که یک هدف قابل توجه در دسترس است: هر کشوری که بخواهد، میتواند (صرفنظر از میزان ثروتش)، احتمال مرگ زودرس شهروندان خود، قبل از سن ۷۰ سالگی را تا سال ۲۰۵۰ به نصف کاهش دهد. (معرکه است.)
اگرچه در گزارش نتیجهگیری شده که “۵۰ تا ۵۰” (این عنوان طرح است) هدفی دستیافتنی برای همه کشورها است، ولیکن تاریخ اخیر نشان میدهد که برخی از کشورها نیازمند به تغییرات اساسی در سیاستهای خود هستند. بهعنوان مثال، ایالات متحده تنها کشوری در میان ۳۰ کشور پرجمعیت جهان است که در دهه قبل از کووید19 افزایش واقعی در احتمال مرگ زودرس را تجربه کرده است. دستیابی به “۵۰ تا ۵۰” در ایالات متحده نیازمند بهبودهایی بسیار چشمگیرتر در سیاستها نسبت به کشورهای پرجمعیت موفق اخیر مانند کره جنوبی، روسیه، بنگلادش و ترکیه است.
چرا بر مرگ زودرس تمرکز میکنیم؟ زیرا مرگ زودرس نه تنها برای فرد، بلکه برای خانوادهها و جوامع آنها ویرانگر است. مرگ زودرس تأثیرات انسانی و اقتصادی بر خانوارها و جوامع دارد، زیرا افراد در اوج، زندگی کاری خود را از دست میدهند و میتوان از آن جلوگیری کرد. به قول ریچارد دال، اپیدمیولوژیست برجسته بریتانیایی که پیشگام تحقیقاتی بود که نشان داد سیگار کشیدن باعث سرطان ریه میشود، “در سنین پیری مرگ اجتنابناپذیر است، اما مرگ قبل از سنین پیری اینچنین نیست.” (ریچارد دال تا سن ۹۲ سالگی زندگی کرد.)
برای هر کشوری، رسیدن به “۵۰ تا ۵۰” تحول خواهد بود. این به معنای بقای بیشتر کودکان تا بزرگسالی، بقای بیشتر زنان در هنگام زایمان و کاهش مرگومیر در میانسالی به دلیل بیماریها و جراحاتی است که قابل پیشگیری و درمان هستند.
خوشبینیها نسبت به دستیابی به “۵۰ تا ۵۰” بر اساس نگاه به تجربه تاریخی کاهش مرگومیر و نگاه به جلو به نوآوریهای علمی جدیدی است که از نتایج تحقیق و توسعه بیرون میآیند.
تجربه تاریخی نشان میدهد که این هدف چالشبرانگیز اما قابل دستیابی است. از سال ۱۹۷۰، ۳۷ کشور احتمال مرگ زودرس شهروندان خود را در ۳۱ سال یا کمتر به نصف کاهش دادهاند، از جمله هفت کشور پرجمعیت جهان. این گروه از هفت کشور – بنگلادش، چین، ایران، ایتالیا، ژاپن، کره جنوبی و ویتنام – از نظر جغرافیا، سیاست، سطح درآمد و “نقطه شروع” (احتمال مرگ زودرس کشور در سالی که کاهش ۵۰ درصدی آغاز شد) بهطوری قابل توجه متنوع هستند. اگر چنین کشورهای متفاوتی از چنین نقاط شروع متفاوتی بتوانند به این هدف برسند، این هدف قابل دستیابی است.
نگاه به آینده، بر اساس خطوط تحقیق و توسعه غنی از انواع مواردی که امروز در حال توسعه هستند، تحقیقات نشان میدهد که حدود ۴۵۰ دارو، واکسن و روش تشخیص جدید برای پیشگیری و درمان بیماریهای عفونی و شرایط بهداشتی مادران تا سال ۲۰۵۰ عرضه خواهد شد. هنگامی که کشورها این فناوریهای بهداشتی جدید را اتخاذ کرده و بهطور گسترده منتشر میکنند، کاهش مرگ زودرس تسریع میشود.
به عنوان مثال: سل (TB) علت شماره یک مرگ زودرس عفونی در سراسر جهان است، اما واکسنی که علیه آن داریم بهطور گسترده استفاده نمیشود زیرا چندان مؤثر نیست. با این حال، سه کاندیدای واکسن امیدوارکننده در حال حاضر در مراحل پایانی آزمایشات بالینی هستند و به نظر میرسد حداقل یکی از آنها تأیید شود. داشتن یک واکسن سل بسیار مؤثر، بازی را واقعاً عوض خواهد کرد.
بنابراین، اگر برنامه “۵۰ تا ۵۰” قابل دستیابی است و تحولی در جهان رقم خواهد زد، کشورها برای رسیدن به آن به چه چیزهایی نیاز دارند؟
محقق کردن کاهش مرگ زودرس به نصف، نیازمند این است که دولتها چهار گام اساسی را بردارند:
گام اول:
تمرکز بر بزرگترین عوامل مرگومیر
از میان هزاران شرایط سلامت و بهداشت فهرستشده در آخرین نسخه طبقهبندی بینالمللی بیماریها – مهمترین مرجع در این زمینه – تنها ۱۵ مورد از آنها بیشتر تفاوتِ میانگین امید به زندگی در مناطقی که مردم طولانیترین عمر را دارند و مناطقی که مردم کوتاهترین عمر را دارند، توضیح میدهند. هشت مورد از این عوامل، شامل شرایط مادران و بیماریهای عفونی هستند، مانند اسهال، ذاتالریه و سل. هفت مورد دیگر شامل بیماریهای غیرواگیر و انواع آسیبها، از جمله دیابت، بیماریهای قلبی-عروقی، جراحات جادهای و خودکشی هستند. مسیر دستیابی به «۵۰ تا ۵۰» از طریق مقابله با این ۱۵ عامل اولویتدار میگذرد.
گام دوم:
تأمین مالی خدمات پیشگیری و درمانی با اثرگذاری بالا و ارزش اقتصادی مناسب
دولتها باید خدمات پیشگیری و درمانی با ارزش بالا را که قادر به کاهش بیماری و مرگ ناشی از این ۱۵ عامل هستند، تأمین مالی کنند. بهعنوان نمونه، گسترش واکسیناسیون کودکان و درمانها و پیشگیریهای کمهزینه برای بیماریهای قلبی/ عروقی.
پوشش واکسیناسیون جهانی در سال گذشته دچار رکود شده است، و پوشش پایین واکسن سرخک در برخی نقاط جهان به شیوع مجدد سرخک منجر شده است. بنابراین، برای رفع این شکافهای واکسیناسیون باید اقدام شود. هیچ نسخه یکسانی برای همه کشورها وجود ندارد: مداخلات خاص مورد نیاز، باید بر اساس نیازها و شرایط بهداشتی هر کشور بومیسازی شوند. برای گسترش ارائه خدمات پیشگیری و درمان، سرمایهگذاریهای مالی قابلتوجهی لازم است که ممکن است برای کشورهایی با منابع محدود چالشبرانگیز باشد. دولتها باید در میان تقاضاهای رقابتی، بودجه سلامت را در اولویت قرار دهند و راههایی برای افزایش درآمد، مانند بهبود سیستمهای مالیاتی خود را بررسی کنند.
گام سوم:
دسترسی و مقرونبهصرفه کردن داروها برای همه
در بسیاری از نقاط جهان، پرداخت هزینههای مستقیم برای داروهای رایج، مانند داروهای فشار خون بالا یا دیابت، بار اقتصادی سنگینی را بر افراد و خانوارها تحمیل میکند و حتی میتواند آنها را به فقر بکشاند. دولتها باید به این هزینهها یارانه بدهند. آنها باید حجم زیادی از داروهای حیاتی برای این ۱۵ شرایط اولویتدار را خریداری کنند تا از در دسترس بودن گسترده آنها اطمینان حاصل شود.
گام چهارم:
افزایش مالیات بر محصولات تنباکو و غذاها و نوشیدنیهای ناسالم و کاهش یارانههای کلان سوختهای فسیلی
این سیاستها نهتنها بیماریها و مرگ ناشی از این محصولات را کاهش میدهند، بلکه درآمد مورد نیاز برای دولتهای تحت فشار مالی را نیز تأمین میکنند. در میان این سیاستهای مالی، افزایش مالیات بر تنباکو بیشترین اولویت را دارد. سیگار کشیدن یکی از بزرگترین عوامل مرگهای قابل پیشگیری در بسیاری از نقاط جهان است، و در این کشورها، افزایش مالیات بر تنباکو میتواند بیشترین اثر را در کاهش مرگ زودرس نسبت به هر سیاست دیگری خارج از نظام سلامت بگذارد.
نقش سازمانهای بینالمللی سلامت و کمککنندگان خارجی
در حالی که گامهای فوق بیشتر معطوف به دولتهای ملی است، سازمانهای بهداشت بینالمللی و اهداکنندگان کمکهای خارجی نیز نقشی مهم در حمایت از کشورها برای دستیابی به هدف «۵۰ تا ۵۰» دارند. کمکها باید به کشورهایی با کمترین منابع هدایت شوند تا سیستمهای بهداشتی آنها برای کنترل بهتر این ۱۵ شرایط اولویتدار تقویت شوند. جامعه بینالمللی باید سرمایهگذاریهای خود را در مقابله با تهدیدهای مشترکی که مرزهای ملی را پشت سر میگذارند افزایش دهد، مانند کاهش توسعه و گسترش عوامل بیماریزای مقاوم به آنتیبیوتیک، آمادگی برای پاندمیها، و توسعه و توزیع فناوریهای جدید بهداشتی.
در حالی که وضعیت جهان ممکن است ناامیدکننده به نظر برسد، در یک حوزه حداقل، دلایل خوبی برای مضاعف کردن تلاشها وجود دارد: «۵۰ تا ۵۰» جایزهای است که میتوان به آن دست یافت. همانطور که در گزارش نتیجهگیری شده است، “با تمرکز منابع بر مجموعه محدودی از شرایط و افزایش تأمین مالی برای توسعه فناوریهای جدید حوزه سلامت، چشمانداز سلامت جهانی میتواند در طول زندگی ما بهطور کامل دگرگون شود.”
/انتهای پیام/