یکشنبه 23 شهریور 1404
Tehran
few clouds
29.8 ° C
30 °
29.8 °
19 %
5.1kmh
20 %
یکشنبه
30 °
دوشنبه
28 °
سه‌شنبه
28 °
چهارشنبه
29 °
پنج‌شنبه
30 °
spot_imgspot_img
خانهمطالب تالیفیاین مدیران دوست‌نداشتنی!

این مدیران دوست‌نداشتنی!

یادداشت رسیده/

یادداشت رسیده: تا دل‌تان بخواهد از این مدیران دوست‌نداشتنی داریم!

بنا به مصلحت و برای یکسان‌سازی، داشتند تغییر و تحولات می‌دادند، دکتر باتجربه و توانمند را برداشته، و کارشناس رده سوم یک پایگاه دور افتاده را جایش نشانده بودند!

این اتفاق به‌سرعت داشت مکرر می‌شد. با نفس جا‌به‌جایی مشکلی نبود، شاید یکی از ویژگی‌های دموکراسی و این انتخابات ۴ ساله و دوره‌های ۸ ساله همین باشد که نگذارند جایی فسادی ریشه‌ بدواند و ماندگار شود، و اصلا فرصتی بدهند که انرژی ساختن‌ها به‌کار گرفته شود، و نیروی تازه‌نفس بیاید و آن گروه دیگر هم فرصت‌های خدمت به مملکت را پیدا کنند و چه و چه و چه.

اما نکته این‌جا بود که غالب تغییرات، نه‌تنها از اصل جوهر تهی و دور بود، که خُردکننده هم بود!

طرف را آورده بودند و قبلش هم یادش داده بودند که این‌گونه با اتوماسیون کار می‌کنند، ولی باز هم، نامه پشت نامه بود که در اتوماسیون می‌چرخید، و همه به هم نگاه می‌کردند که چرا دریافت‌کننده نامه محرمانه فلان نهاد شده‌اند!
معاونت این گروه، بدون ملاحظه نامه‌ها را برای همه فوروارد می‌کرد! او پیش‌پاافتاده‌ترین اصول اداری را هم نمی‌دانست!

معاونت مالی با گردش مالی بالای چندین ده همتی، کارش را ول کرده بود و دنبال جایزه خرید از دیجی‌کالا برای خریدهای جزئی شرکت بود و خرید دمپایی برای یک بخش بسیار بسیار کوچک اداره را رصد می‌کرد!

افرادی ابن‌الوقت هم بودند که دم به دم، فرصت را غنیمت شمرده و کمیسیون سفرهای خارجی را راه انداخته بودند…
البته! موفق هم شدند و چند تا سفر خارجی بیهوده و بدون خروجی ترتیب دادند و رفتند و برای خودشان حق ماموریت تعریف کردند و…

می‌بینید؟! نفس جا‌به‌جایی مهم نبود، این اصل شایسته‌سالاری بود که زیر سوال رفته بود!
مگر شرکت‌های بزرگ تخصصی هم جای آزمون و خطا هستند!؟

این روش‌ها شوربختانه در تمامی این سال‌ها بوده و در دوره‌های اخیر تشدید شده بود.

کار به‌جایی رسیده بود که برای جلوگیری از اسراف و اتلاف، خودشان تعدادی زیاد واحدهای نظارتی درست کرده بودند، این، آن را می‌پائید، آن، آن را، و یکی دیگر آن دو تا را! بساطی بود!

من اصطلاح مدیران دوست‌نداشتنی را از این‌جا اخذ کرده‌ام.

به بخش مهم نظام اداری و سکته ناقص آن، و آن‌همه اتلاف‌ها اصلا و مطلقا کاری ندارم، نه سر پیازم، نه ته آن! من به آن مدیران جدید نگاه می‌کردم که صندلی‌هایشان خیلی خیلی بزرگتر از قد و قواره‌شان بود.

این مدیران ناتراز که (تراز و از عزیزان به‌حساب می‌آمدند!) اندازه را نگه نمی‌داشتند، کار که نمی‌کردند که هیچ، بدبین و سخن‌چین هم بودند، و این دیگر خیلی بد بود.

نشسته بودیم و داشتیم گذر عمر را می‌دیدیم و غصه می‌خوردیم و سایلنت؛ که ناگهان تیری هم از مدیران دوست نداشتنی به‌سوی ما شلیک می‌شد!
آخر چرا!؟ ما که چیزی نگفتیم! کاری نکردیم!
آن‌ها برای ایجاد مزاحمت، هیچ دلیلی نمی‌خواستند. اندیشیدن و سکوت جرمی بود که باید مکافات می‌شد، و البته تیری هم نثار افراد غیر همراه و سایلنت… بگذریم!

خانم‌ها، آقایان!
از این مدیران دوست‌نداشتنی، خیلی داریم که هنوز هم بر مصدر کارند!

ما نشسته‌ایم و به نان و ماست خودمان قانع‌ایم و به بریز و بپاش عزیزان هم مطلقا کاری نداریم، ما نه سر پیازیم، نه ته آن. اما ناگهان تیری…!

خدایا!
نظام اداری ما را از شر این مدیران دوست‌نداشتنی برهان.
آن‌ها که لیاقت این عناوین را ندارند، در صندلی‌هاشان غلت می‌زنند و ناگهان تیری هم…

مدیران دوست‌نداشتنی، به «تعهد» قلابی‌شان تکیه داده‌اند، که هیچ انسان متعهد واقعی امکان ندارد که باور و ایمان واقعی خود را قربانی مسئولیت دنیایی ناحق کند و مدیر جایی شود که دانش و تخصص و شایستگی‌اش را ندارد.
می‌توان از اخلاق پلید سخن‌چینی‌شان فهمید که بی‌کفایت‌اند؛ خیلی…

✔️خدایا؛ ما را از شر اینان برهان.

👈ادامه دارد…

مقالات مرتبط

ارسال نظر شما

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

محبوب ترین

نظرات اخیر

دکتر مصدق علی بر اگر مکانیسم ماشه فعال شود
محمد رضا نیکخواه بهرامی بر تعرفه خدمات دارویی در سال ۱۴۰۴ اعلام شد
امیر علی بر اختیار یا الزام؟
علیرضا بر اختیار یا الزام؟
ارژنگ نجاتپور ثانی بر سه خبر از داروسازی امین
امیر سعیدی‌فر بر مجله «فن‌سالاران»، شماره ۸