شنبه 22 شهریور 1404
Tehran
clear sky
27.6 ° C
28 °
27.6 °
16 %
0kmh
0 %
شنبه
29 °
یکشنبه
29 °
دوشنبه
28 °
سه‌شنبه
28 °
چهارشنبه
29 °
spot_imgspot_img
خانهخبر اولآینه‌ای روبه‌روی داروسازی ایران

آینه‌ای روبه‌روی داروسازی ایران

از لبوبو تا لبخند اعتماد/

امیرحسین حاجی میری، (داروساز، متخصص اقتصاد و مدیریت دارو): مدتی‌ا‌ست به داروخانه‌ها، طراحی‌ و ظاهرشان بیشتر توجه می‌کنم. داروخانه، ویترین حرفه داروسازی است؛ جایی که مردم، نه فقط دارو، که هویت و شأن این حرفه را می‌بینند. مردم کاری ندارند که نظام دارویی ایران توانسته در بستر تلاش‌های شبانه‌روزی صدها فن‌سالار به خودکفایی در تولید بیش از 98 درصد داروهای مورد نیاز رسیده، آنها آنچه در ظاهر به نظرشان می‌آید می‌شود مبنای قضاوت‌شان! در هر کوی و گذر چندین شاهد عینی به نام داروخانه دارند که تصویر داروسازی را برایشان ترسیم می‌کند.

چند روز پیش، وارد یک داروخانه تازه‌تأسیس شدم که ناگهان چیزی برای فروش دیدم که چند لحظه طول کشید تا باور کنم: قفسه عروسک‌ لبوبو!

عروسکی با لبخند بی‌خیال و چشمان گرد و براق که در شبکه‌های اجتماعی غوغا کرده و این بار دقیقا وسط داروخانه!

چه خوب که داروخانه‌ها هنوز به دنبال (و البته مجبور به) جذب مشتری هستند؛ و چه نگران‌کننده!

شاید برای “مشتری‌”ها، فقط یک عروسک بامزه باشد، اما برای من این صحنه، یک علامت هشدار بود. این فقط یک لبوبو نیست، بلکه نشانه‌ای از یک مسیر خطرناک است که قبلاً یک‌بار تاریخ داروسازی را به حاشیه برده.

در میانه قرن بیستم، وقتی تولید صنعتی دارو گسترش یافت و نقش سنتی داروساز در ترکیب و آماده‌سازی داروها کمرنگ شد، بسیاری از داروخانه‌ها برای حفظ درآمد، شروع به فروش نوشیدنی‌های گازدار، آب‌نبات، بلیت بخت‌آزمایی، اسباب‌بازی، تخم مرغ شانسی و هدایای کوچک کردند. داروخانه‌ها به ظاهر زنده و پررفت‌وآمد بودند، اما هویت حرفه‌ای‌شان به حاشیه رفت. بازگشت به مسیر درست، تنها با اقدام شجاعانه داروسازان تاثیرگذاری مانند دکتر یوژن وایت ممکن شد که داروخانه را دوباره به مرکز خدمات سلامت تبدیل کردند، نه فروشگاه اجناس متفرقه (منبع: مقاله از تکامل تدریجی به تثبیت اعتماد در حرفه داروسازی: در ستایش یک داروساز تاثیرگذار، نشریه رازی، تیر 1402).

لبوبو، به عنوان یک موضوع گذرا شاید مثالی اغراق‌شده باشد، اما به نظر من، سال‌هاست مصداق‌های جدی‌تر و خطرناک‌تر در ویترین بسیاری از داروخانه‌های ما جا خوش کرده‌اند: قوطی‌های بزرگ و رنگارنگ مکمل‌های ورزشی، ردیف‌های براق لوازم آرایشی و بهداشتی و پوسترهای تبلیغاتی برندهای پرزرق‌وبرق. این همه مدت‌هاست با صدای بلند فریاد می‌زنند که “اینجا بیشتر از آنکه پایگاه خدمات سلامت باشد، یک فروشگاه لوکس است”.

امروز ما در ایران در آستانه یک پیچ تاریخی هستیم. اتوماسیون و هوش مصنوعی به‌زودی بخشی بزرگ از کارهای سنتی ما را سریع‌تر و ارزان‌تر انجام خواهد داد. مشاوره‌های دارویی و حتی آموزش بیمار، به کمک فناوری در دسترس‌تر می‌شود. اگر جامعه احساس نکند که حضور داروساز برای سلامت او ضروری است، دیر یا زود جای ما را دیگران خواهند گرفت.

آیا می‌توانیم مسیری دیگر را انتخاب کنیم و سرنوشت دیگری را رقم بزنیم؟

بازتعریف داروخانه به عنوان پایگاه خدمات سلامت زمانی رقم می‌خورد که دارو به جای یک “کالا” به چشم یک مفهوم آمیخته با “خدمت[1]” و “بیمار” یا شخص نیازمند دریافت خدمات سلامت به جای “مشتری[2]” دیده شود و تجربه حضور در داروخانه، فراتر از تحویل دارو، ارزش واقعی برای جامعه بیافریند. اگر چه این مسیر آسان نبوده و نیازمند تبیین مدل درست اقتصادی، آموزش نیروی انسانی و تغییر نگاه سیاستگذار است لیکن تاریخ نشان داده که تغییر واقعی، از داخل حرفه آغاز می‌شود، نه از جای دیگر!

در تاریخ حرفه داروسازی، بارها پیش آمده که داروخانه‌ها برای بقای اقتصادی به فروش انواع کالاهای پرطرفدار متوسل شده‌اند. کالاهایی که قرار نیست برای وصول پول حاصل از فروشش چشم انتظار عنایت بیمه ماند که شاید در یکی ازماه‌های آینده به حساب داروخانه واریز شود. اما در بسیاری از کشورها، این مسیر معیوب نهایتاً به بازتعریف نقش داروساز و تمرکز دوباره بر خدمات دارویی اصلاح شد. امروز ما هم در نقطه‌ای مشابه ایستاده‌ایم. فناوری، اتوماسیون و هوش مصنوعی دیر یا زود کار خود را در راستای ارتقای رفاه بشر خواهد کرد. اگر همین امروز نتوانیم برای جامعه احساس نیاز به خدمات تخصصی داروساز ایجاد کنیم، فردا شاید دیگر فرصتی برای بازگشت نباشد.

اعتماد، ساختنی است و اگر امروز از بیرون ما را «مافیا» می‌نامند، اگر درد صنعت و حرفه ما شنیده نمی‌شود، اگر دوره وصول مطالبات شرکت‌های داروسازی بسیار طولانی و معوقات پرداختی داروخانه‌ها ماه‌ها عقب افتاده، شاید بخشی از دلیلش خود ما باشیم. همان‌طور که می‌توانیم با ظاهر و عملکردمان اعتماد بسازیم، می‌توانیم با غفلت و انتخاب‌های نادرست، آن را ویران کنیم.

اگر می‌خواهیم همچنان چهره‌ای معتمد و ضروری در نظام سلامت باشیم، باید یک‌بار دیگر مسیرمان را به سمت خدمات حرفه‌ای داروسازمحور تغییر دهیم، قبل از آنکه چیز دیگری جای ما را پر کند.

در کشوری که داروسازی‌اش با نام بزرگ زکریای رازی عجین شده، شایسته است روز داروساز نه فقط یک مراسم گرامیداشت، بلکه فرصتی برای بازنگری در مسیر حرفه‌ای‌مان باشد. رازی، نماد خرد ورزی، تجربه اندوزی و خدمت به جامعه است؛ سه ارزشی که اگر در داروخانه‌هایمان زنده بمانند، اعتماد عمومی نیز پابرجا خواهد ماند. این روز یادآوری می‌کند که میراث ما تنها در کتاب‌های تاریخ نیست، بلکه در هر نسخه‌ای که می‌پیچیم، در هر مشاوره‌ای که می‌دهیم و در هر تصویری که از خود به جامعه نشان می‌دهیم، ادامه پیدا می‌کند. اگر می‌خواهیم نام رازی همچنان با احترام و افتخار در کنار داروسازی ایران شنیده شود، باید اعتماد را با کرداری متفاوت از نو بسازیم.

*حاشیه مطلب:

لبوبو چیست و چرا ترند شده؟

لبوبو یک عروسک کوچک پارچه‌ای با چهره گرد، چشم‌های درشت و لبخندی شیطنت آمیز و در عین حال بی‌تفاوت است که هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان جذابیت ویژه پیدا کرده و به لطف شبکه‌های اجتماعی، به‌ویژه اینستاگرام و تیک‌تاک، ویدئوها و داستان‌پردازی‌ها درباره لبوبو باعث شده طرفدارانش برای جمع‌آوری مدل‌های مختلف رقابت کنند. تولید محدود هر طرح، حس خاص بودن ایجاد کرده و داشتنش به نوعی به یک کلاس اجتماعی تبدیل شده است.

[1] Service

[2] کسی که چیزی را می‌خرد

/انتهای پیام/

مقاله قبلی
مقالات مرتبط

ارسال نظر شما

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

محبوب ترین

نظرات اخیر

دکتر مصدق علی بر اگر مکانیسم ماشه فعال شود
محمد رضا نیکخواه بهرامی بر تعرفه خدمات دارویی در سال ۱۴۰۴ اعلام شد
امیر علی بر اختیار یا الزام؟
علیرضا بر اختیار یا الزام؟
ارژنگ نجاتپور ثانی بر سه خبر از داروسازی امین
امیر سعیدی‌فر بر مجله «فن‌سالاران»، شماره ۸