نگاهی به روش سازمانهای بیمهای/
دکتر حبیبالله افشنگ: بیمهها از کجا بیمه میشوند!؟ نظام آنها چیست!؟ و چرا در حالی که حسب تعاریف و ماموریتهایشان، باید خیال ذینفعان و بیمهشدگان را از خودشان راحت کنند، بدل به اضطرابی تازه در بیماران میشوند و باری تازه بر دوش بستگان بیمار!؟
اینها و هزاران سوال دیگر از بیمهها ما را رنج میدهد و اساسا این حوزه متولی مشخصی هم ندارد! اگر شما سازمان تامین اجتماعی را مورد سوال قرار دهید، آنها یک جوری صحبت میکنند که بهتر میبینی واردش نشوی، و اگر سایر حوزهها را به چالش و پرسش بکشی، فرار از سوال را خواهید دید، اما جواب، نه!
بگذریم! ما برای قدم اول در این شماره و در مطلب بعدی نگاهی به بیمه مدیکر میاندازیم و قبلتر، همینجا وقایع جاری را برانداز میکنیم. این تازه آغاز یک جریان مباحثهای است. تا روزی که انشالله همهی بیمهها، یکی شوند و نظام بیمهها در ایران آنچنان سامان بگیرند که هر کودک ایرانی از بدو تولدش زیر پوشش بیمه برود و نیازی به ارائه هزاران هزار کپی شناسنامه و تشکیل پرونده و چه و چه و چه در طول عمرش به مراجع نباشد. مثل آنکسی که کارت ملیاش را میگیرد، و این، به منصهی داشتن بیمه تامین خدمات درمانی عمل شود و…
***
نخستین مواجهه جدی بیمهشدگان ایرانی در دارو و در داروخانهها تعریف میشود و شکل میگیرد.
رفتهای به داروخانه، و چشمهای منتظر و ملتمسات را دوختهای به دکتر داروساز، که ناگهان با بیحوصلگی میگوید: موجود نیست! شامل بیمه نمیشود! سیستم قطع است! و…
***
دارو یک کالای استراتژیک، نه در ایران که در تمامی اقصی نقاط جهان بهحساب میآید. اتفاقا ما به این باور هم رسیدهایم که توان داروسازان ایرانی هم بسیار زیاد است و تعدادی از آنها حتی جزو دانشمندان یک درصد برتر هستند، و ما به آنها افتخار میکنیم و… و میتوان این تعاریف را همچنان هم ادامه داد…؛ اما موضوع این است که ما رفتهایم داروخانه و دست خالی بازمیگردیم! حالا دیگر اینکه، دارو و داروساز چه هستند و چه نیستند، اهمیتی ندارد! بیمار ما منتظر دارو است…
***
وقتی با طیف داروسازان و یا حتی همان موسسان داروخانهها صحبت میکنیم (که این چه اوضاعی است!؟)، همگی آنها اصطلاحا توپ را شوت میکنند به زمین بیمهها! مقصر بیمهها هستند که…
***
معالوصف بهسادگی میتوان دریافت که این نظام سلامت کشور است که طی چند سال اخیر در تخصیص و هزینهکرد اعتبارات پیشبینی شده برای حوزه سلامت ناکارآمد بوده و این بدان معناست که همان مقدار منابعی که دولت به حوزه سلامت اختصاص داده است، منجر به کاهش پرداختی از جیب مردم نشده است که هیچ، دارو هم از داروخانهها رخت بربسته است!
***
موسسان داروخانهها غالبا سازمانهای بیمهگر، و بهویژه بیمه تأمین اجتماعی را مقصر این نابسامانیها میدانند.
در سالهای اخیر این سازمان با چالشهایی بسیار جدی در تأمین مالی مطالبات داروخانهها رودررو بوده است؛ و منهای بیاعتمادی غریبی که در ذینفعان خود؛ بهدلیل ناکارآمدی در ارزشمند کردن بیمهشدن ایجاد کرده؛ اکنون هم با طیفی دیگر از نظام و چرخه سلامت رویاروی پیدا کرده است!
***
اکنون بیش از دو هزار میلیارد تومان چک برگشتی روی دست داروخانهها مانده است؛ و ماههاست که این بدهیها پرداخت نشده و رو به افزایش است! خب! حالا هم موسسان داروخانهها، هم مردم و ذینفعان و هم شرکتهای تولیدی ناراضیاند! آیا نمیتوان برای آن فکری کرد!؟
***
جالب آنکه در کشاکش حرفهای سازمان تامین اجتماعی، که میگوید از دولت مطالبه داریم، و در صورتی که دولت آن را پرداخت کند، مطالبات داروخانهها هم پرداخت خواهد شد، مردم فراموش میشوند! بیمار به داروخانه وصل است، داروخانه به بیمه، و بیمه به مردم و این چرخه معیوبتر از قبل! هنوز البته به بخش تولید داروی ایرانی (که ما تحریم هم هستیم و داروی تولید داخلی ما هم عالی است و میدانیم) نرسیدهایم.
***
60% پرداخت از جیب مردم !
از کمبودها بگذریم! حرف ما حرف مردم است. طبق گزارشات، سهم پرداختی از جیب مردم در مورد خدمات دارویی به دلیل عدم پوشش مناسب هزینهها توسط سازمانهای بیمهگر به بیش از 60 درصد رسیده است، در حالی که هدف طرح دارویار، کاهش این سهم به 25% بوده است! آیا زبان آمار برای شما کافی نیست!؟
این آمار و وضعیت ناخوشایند بیمهها برای مردم، منهای کمبودها و تاخیرهای پرداخت، نشاندهنده نیاز فوری به اصلاحات ساختاری و مدیریتی در سازمانهای بیمهگر برای بهبود خدماترسانی به بیمهشدگان است.
نمیخواهیم زحمت بیامان مردان بزرگ سازمان تامین اجتماعی و سایر بیمهها را نادیده بگیریم. دلیلی ندارد که انگشت اتهام را به روی دیگران بگیریم. اما مردم ما میتوانند از این وضعیت شکننده رهایی یابند بهشرطی که همه بخواهند با یک تصمیم خوب به این وضعیت بسیار بسیار آشفته و نابسامان پایان دهند. از این چرخه باید عبور کرد وگرنه که روز به روز بر مشکلات این حوزهها افزوده خواهد شد.
/انتهای پیام/